مقالات

مهارت تفكر خلاق

تفکر خلاق

جلال مرادی

روانشناس بالینی

آيا تازگي و نو بودن همان خلاقيت است؟

خلاقيت توانايي حل مسائلي است كه فرد قبلاً حل آنها را نياموخته است. در واقع، نتيجه‌ي يك كار با ارزش كه در يك زمان خاص مفيد و رضايت بخش باشد خلاقيت گويند. علاوه برآن تازگي، تناسب ارزشمندي و اكتشافي بودن نيز ملاك خلاقيت است.

با ديد يك بعُدي نمي‌توان به خلاقيت نگاه كرد، زيرا مجموع عوامل فردي ، اجتماعي، محيطي و فرهنگي است كه ما را متوجه خلاقيت مي سازد.

به چه دليل بايد مهارت‌هاي حل خلاق مسائل را در خود تقويت كنيم؟

فوايد: با توجه با اينكه ما در دنيايي زندگي مي‌كنيم كه در حال تغيير و تحول است نيازمند كسب مهارت‌هاي تفكر خلاق ، قابل انعطاف و دقيقي هستيم كه علاوه بر مواجه شدن با مسائل، قادر به يافتن راه‌حل‌هايي براي آن باشيم. اين مهارت‌ها باعث غناي زندگي ما شده و در حل مسائل و تصميم‌گيري‌هاي مناسب به ما كمك مي‌كند. همه‌ي ما با درجات مختلفي داراي استعداد و خلاقيت هستيم. و موثر بودن خلاقيت با كوشش و پشتكار ما در به كارگيري مغزمان ارتباط دارد.

  • خلاقيت گستره‌ي وسيعي از مسائل كوچك روزانه تا پيشرفت‌هاي مهم تاريخي و علمي را در بر گرفته و هر فرد با توانايي‌هاي شناختي معمولي با مقداري تلاش مي‌تواند آن را نشان دهد.
  • هر چند افراداز توانايي بالقوه متفاوتي برخوردارند اما مي‌توان خلاقيت را در همه افراد افزايش داد.
  • فردي كه در يك زمينه خلاق است دليل نمي شود در همه‌ي زمينه‌ها خلاق باشد.

فرايند خلاقيت چهار مرحله دارد:

1-  آمادگي: قبل از خلق يك اثر بايد از ابعاد مختلف با زمينه‌ي كاري خود آشنا باشيد . مثلاً براي نقاشي بايد با رنگها، ابعاد، چشم‌اندازها و … آشنا، و بر مقدمات آن مسلط باشيد. علاوه بر آمادگي، جستجو، بررسي و مطالعه‌ي عقايد و نظرات ديگران و نيز جمع آوري مدارك درباره‌ي موضوع مورد نظر است كه بتواند مشكلات و موانع كار خود را بهتر درك كند.

2-  نهفتگي: در اين مرحله ظاهراً نوعي توقف در كار ديده مي‌شود و فرد هيچ‌گونه تلاشي براي رسيدن به نتيجه انجام نمي‌دهد فعاليت ناخودآگاه ذهن در اين مرحله ادامه دارد.

3-  اشراق: در اين مرحله تفكرشكل گرفته و راه‌حل مسائل روشن مي‌شود: ظهور اين مرحله ناگهاني است و فرد مي‌تواند همه موانع را از سر راه بردارد. چون فرد در اين مرحله احساس لذت مي‌كند، انگيزه تلاش و كار نيز بيشتر مي‌شود.

4-  اثبات: فرد خلاق آنچه را بدست آورده مورد ارزيابي قرار داده، شواهد آن را دوباره ‌سنجيده و آن را از لحاظ منطقي آزمايش مي‌كند همچنين از ديدگاه و قضاوت ديگران بهره‌مند شده تا اثر خويش را تكميل كند. در واقع اهميت كار جديد به وسيله بازبيني در اين مرحله روشن مي‌شود.

صفات خلاقيت‌

فردي قادر است در يك زمينه خلاق باشد كه مهارتهايي در آن زمينه داشته باشد. البته مهارت بدون خلاقيت مؤثر نيست. براي خلاقيت بايد بتوانيم عادتهايمان را بشكنيم. پيچيدگي موضوعات را درك كنيم. چيزها را به طور متفاوت ببينيم و تفكر وسيع داشته باشيم. از ديگر صفات خلاقيت: استقلال ، خود تنظيمي ، تحمل ابهام ، تمايل براي پذيرش خطر و داشتن پشتكاردر مواجه با شكست است. اين ويژگي‌ها را مي‌توان در خود پرورش داد. زيرا انگيزه‌هاي دروني نقش سازنده‌اي در ايجاد خلاقيت دارد.

روشهاي پرورش خلاقيت

1-  سيال بودن ذهن: توانايي توليد پاسخهاي سريع و فراوان نسبت به يك موقعيت معين را سيالي ذهن مي‌گويند. براي اينكه بتوانيم ذهنمان را رها سازيم تنها راه رفع اين مشكل ، تمرين كردن است. با تمرين بايد مهارتهاي خود را در ارائه راه‌هاي مختلف بالا ببريم. در تمرين كردن قوانيني وجود دارد كه بايد رعايت شود، مانند : عدم انتقاد يا قضاوت در مورد راه حلها ، داشتن ايده‌هاي عجيب و غريب ، ساختن يك ايده جديد و از تركيب ايده‌ها ، به سرعت ايده‌هاي هر چه بيشتري ايجاد كنيم.

2-  ابتكار: دست‌يابي به ايده‌هاي ابتكاري و راه‌حلهاي غير معمولي كه به فكر ديگران نمي‌رسد، كه اين مستلزم جهش فكري است. براي ابتكاربايد :

  • وقت كافي براي ايجاد راههاي مختلف داشته باشيم.
  • براي حل مسأله بطور جدي ( و نه به صورت بي اهميت كردن مسأله ) خود را متعهد سازيم.
  • براي روشن كردن ابهامات، ايده‌ها را آزمايش كرده و آنها را با تخيل تركيب كنيم.
  • براي تأييد يا رد ايده‌هاي ابتكاري به خود پاداش دهيم.

3-    انعطاف پذيري ذهني و اجتناب از تعصب: انعطاف پذيري يا باز بودن ذهن بدين معناست كه به ذهن

اجاز ه ورود اطلاعات را داده و در اين زمينه اعمال تعصب يا قضاوتي نشده باشد.

اغلب ما قبل از آنكه زماني را براي درك مسأله صرف كنيم و عوامل مهم مسأله را بررسي نموده يا راه‌حلهاي مختلف را ايجاد كرده باشيم، به نتيجه گيري و قضاوت مي‌پردازيم(در حالي كه عدم قضاوت فوري و به تعويق انداختن داوري ، يك مهارت اساسي در خلاقيت است) همين موضوع مانع انعطاف پذيري ذهني مي‌شود.

4-  درك مطلب: به صورتي كه بتوانيم اطلاعات را به موارد غيرمفيد و موارد اساسي و مهم تجزيه كنيم. ضمناً خلاصه نمودن مطالب در اين زمينه مؤثر است.

5-    توجه به عواطف: بررسي نقش عواطف در گسترش خلاقيت است.

6-    تجسم قوي: يكي از موارد تعيين كننده در خلاقيت توانايي تجسم اشياء و مفاهيم است.

7-    تخيل: يكي از جنبه‌هاي روشن، تخيلي است كه فرد خود را به جاي ديگري قرار ‌دهد و اين كار نوعي خلاقيت است.

8-    بازنگري : با نگرشي متفاوت مسائل را بازنگري كنيم، به عبارتي منتقدانه به مسائل نگاه كنيم.

9-    درون‌كاوي: با توجه و تمركز در مسائل دروني و گفت و گو با خود، احساسات پنهان خود را دريابيم.

10-شوخ طبعي: داشتن مهارتي كه به خود و ديگران فراتر نگاه كرده و رابطه‌ي بين مسائل بي ارتباط و نامتناسب برقرار كند.

(مهارت تفكر خلاق به حل مسأله و تصميم‌گيريهاي مناسب كمك مي‌كند. با استفاده از اين نوع تفكر ، راه‌حلهاي مختلف مسأله و پيامدهاي آن بررسي شده فرد را قادر مي‌سازد تا مسائل را از وراي تجارب مستقيم خود دريافته و حتي زماني كه مشكلي وجود ندارد باسازگاري و انعطاف بيشتر به زندگي روزمره بپردازد).

نوشته شده در گروه: مهارت های زندگی, مهارت های زندگی

ارسال دیدگاه (۰) ↓

ارسال دیدگاه