آموزش و هدایت گروه های سنی جوان تر برای فرهنگ سازی رانندگی
آموزش و هدایت گروه های سنی جوان تر برای فرهنگ سازی رانندگی
جلال مرادی
دکتری مدیریت اینده پژوهی سلامت
و کارشناس ارشد روانشناس بالینی
خشتهای اول را محکم بگذاریم
براساس آمار موجود، ۷۰ درصد سوانح رانندگی مربوط به زیر ۲۵ سالهها میشود. این در حالی است که این گروه جزو نیروهای مولد هستند و سلامت آنها در چرخه توسعه کشور تاثیر گذار است. از این رو، بی توجهی به امنیت این گروه میتواند هزینههای گزافی را به جامعه تحمیل کند. چنانکه به تازگی رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی، هزینه حوادث ترافیکی در کشورمان را معادل ۱۰ برابر بودجه ساخت و نگهداری راهها دانسته است!به دلیل اهمیت این امر بسیاری از کشورها، بر آموزش و هدایت گروههای سنی جوانتر تاکید دارند. جالب این جاست که حتی شرکتهای خودروسازی نیز در این زمینه مشارکت جدی داشتهاند. چنان که شرکت هوندا در قالب «کاروان ایمنی ترافیک» به آموزش کودکان پیشدبستانی پرداخته است. این برنامه از سال ۱۹۹۹ در مناطق مختلف توکیو آغاز شد و در سال ۲۰۰۸ این کاروان به ۶۴۱ مدرسه پیش دبستانی در سراسر ژاپن رفته و با بهرهگیری از بازی و نمایش، کودکان را با مسایل فرهنگ ترافیکی آشنا کرده است.
نقش کارآمد آموزش در کاهش رخدادها بر کسی پوشیده نیست. کشور ما هم کشوری متشکل از جوان و بزرگسالان است و هر ساله جوانان به سیستم اجتماعی کشور وارد شده و به عنوان یک نیروی فعال و مولد در چرخه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور نقش ایفا می کنند. هر سال تعداد زیادی از این افراد مجوز استفاده از وسایل نقلیه را دریافت می کنند، تا جایی که تنها در سال گذشته، یک و نیم میلیون نفر موفق به گرفتن گواهینامه شده اند؛ تعدادی که ممکن است با جمعیت برخی کشورها برابری کند؛ درصد قابل توجهی از تصادفات مربوط به افرادی است که ۵ سال هم از دریافت گواهینامه آنان نمی گذرد!پس بنابراین لزوم یادگیری و آموزش برای این گروه سنی توجه مضاعفی می طلبد هم چنان که سعدی نیز گفته است:
هرکه در خردیش ادب نکنند در بزرگی ادب از او برخاست
چوب تر را چنانکه خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست
در ابتدای امر آنچه که از مسئولین مربوطه انتظار می رود این است که در صدد باشند تا تخلف های رانندگان پس از دریافت گواهینامه را ارزیابی کرده و با توجه به فراوانی نوع تخلفات ، مشکل را در عملکرد راننده های خروجی یک آموزشگاهها نیز مورد بررسی قرار دهند .رویکرد مسئولان مربوطه در راهنمایی و رانندگی با تأکید بر اینکه جریمه هدف نیست، بلکه هدف بازدارندگی از تخلفات رانندگی است، رویکردی مبتنی بر بازدارندگی است که با اهتمام بر آموزش تکمیلی نیز تکمیل خواهد شد. اینجاست که از یک سو، از نمره منفی به عنوان ابزار بازدارنده بهره گرفته شده و از سوی دیگر، سیاست های تشویقی را نیز مد نظر قرار داده اند به این صورت که شش ماه تخلف نکردن، منجر به بی اثر شدن نمره منفی خواهد شد. خوب است که همان رویکردهای آموزشی برای رانندگان خودروها را به موتورسواران تعمیم داده و آموزش نظری و عملی مورد نیاز را از طریق آموزشگاه های راهنمایی و رانندگی در اختیار این قشر از متقاضیان گواهینامه گذاشته شود.
طبق نظریه یادگیری اجتماعی که بندورا مطرح کرده است مشاهده رفتار دیگران به یادگیری پاسخ های هیجانی نسبت به موقعیت هایی که خود شخصا آن را تجربه نکرده ایم ،می انجامد.مثلا با دیدن صحنه ای از بی احتیاطی از یک راننده پر سرعت که منجر به حادثه می شود ما نیز به طور ارادی از انجام آن کار اجتناب خواهیم کرد.
هم چنین با مشاهده رفتار دیگران درباره جنبه هایی از موقعیت های گوناگون اطلاعاتی کسب می کنیم و در آینده ممکن است به طور غیرارادی به آن ها تاکید و توجه کنیم و از آن ها استفاده بیشتری ببریم مثلا کودکی که بستن کمربند ایمنی در تمامی سرنشینان خودرو را به طور متناوب می بیند ،در بزرگسالی در هر شرایط و موقعیتی این رفتار را تکرار می کند و به احتمال زیاد در مورد آن تردید نخواهد کرد.
دادن بازخورد مناسب و به جا در مورد پاسخ های نادرست افراد در حال آموزش رانندگی و بعد از آن،پیش از آنکه این رفتار به صورت عادت بد در آیند،از تدابیر خوب آموزشی است.این نوع باز خورد اصلاحی در ایجاد عملکرد ماهرانه و نهادینه شدن آن رفتار بسیار موثر است. نقش مربی در این میان بسیار تعیین کننده است او در این مرحله می تواند ضمن این که نکات مثبت عملکرد را به آنها اطلاع می دهد،نکات منفی را هم گوشزد نماید.این نوع بازخورد اصلاحی را نباید به عنوان تنبیه تعبیر کرد.بنابراین در این مرحله نخستین عملکردهای فرد در حال تعلیم رانندگی در کنار یادگیری مشاهده ای، بیشترین کمک و نظارت را از سوی مربیان طلب می کند.
روانشناسان برای انتقال پیام و تاثیرگذاری در جهت آموزش،مقبولیت آموزش دهندگان در بین مخاطبان را مورد تاکید قرار می دهند.محققان اخیرا عناصری نظیر تخصص،محبوبیت،جذابیت و حتی شباهت به مخاطب را در نظر می گیرند.آنان پیشنهاد می کنند که برای متقاعد سازی نوجوانان و جوانان از کسانی استفاده کنند که آنها را می شناسند و قبول دارند بر همین اساس چهره های محبوب هنری و ورزشی و نمایشی که تربیت رانندگی صحیح را داشته اند،گزینه های مناسبی هستند.
برای تکمیل فرآیند آموزش در جوانان یکی از راهبردهای روان شناختی موثر دیگر،فرآیند اقناع سازی است.بر این اساس لزوم توجه به چند فرآیند الزامیست،که شامل:
۱-منبع پیام :چه کسی سعی در متقاعد سازی دارد؟
۲-محتوای پیام:چه چیزی در متقاعد سازی گفته می شود ؟
۳-کانال ارتباطی:چگونه و از چه طریق گفته شود؟
۴-نشانه یا هدف اتباط:سعی در اقناع چه کسی دارد؟
در اینجا و به این شکل پیام رسان (دولت)پیام را(سیاست های حاکم بر اجرای قوانین و مقررات)از طریق آموزش و رسانه های ارتباطی به گیرنده پیام که مهم ترین انها در گستره سنی نوجوانان و جوانان را در برمیگیرد،انتقال می دهد.
اقناع سازی در دو بعد فردی و اجتماعی اتفاق می افتد که آثار آن به طور محسوسی در نوجوانان و جوانان قابل رویت است.
اقناع سازی در بعد جهانی نیز اتفاق می افتد این فرآیند از راهها و شیوه های مختلفی حاصل می شود که شیوه اساسی و کاربردی آن بین فرهنگی است.یعنی تاثیری که فرهنگ بر آموزش و در نهایت اقناع سازی خواهد گذاشت.
مطالعات نشان می دهد در کشورهای شرقی به علت بافت خاص اجتماعی،فرهنگی و مذهبی آموزش می تواند بیشتر از طریق تاثیرگذاری های عاطفی و هیجانی صورت گیرد در نظر گرفتن ویژگی های مذهبی و نظام فرهنگی کشورهای شرقی هم چون کشور ما موفقیت زیادی را در متقاعد سازی جوانان حاصل می کند.
نکته دیگر تاثیر پیشینه اجتماعی گوناگون افراد بر افکار و احساسات و رفتارهای انان در آینده است.شاید بتوان گفت تاثیری که جوانان از پیشنیه ی خود،یعنی نحوه برخورد اعضای با سابقه تر خانواده در موضوع رانندگی و میزان احترام و عمل به مقررات و قوانین آن دارند ، در سبک فرهنگی و رفتاری جوانان تعیین کننده باشد و به این ترتیب متقاعد شدن آنان را از لحاظ بروز رفتار تحت شعاع قرار می دهد با توجه به این موضوع راهکار پیشنهادی برای جوامع جمع گرایی مانند ایران که به چارچوب های خانوادگی و تبعیت از هنجارهای گروهی تاکید بسیاری می کنند ، آموزش به صورت جمعی و گروهی است که برای افراد طالب گواهینامه و غیر ، تاثیر مطلوبی خواهد داشت.
از طریق آموزش می توان، گروه های سنی متفاوت را با این مطلب که خطر افسانه نیست و به شکلی خیلی نزدیک زندگی همه ی ما را تحت شعاع قرار خواهد داد، آشنا کرد در این رابطه پیشنهادی ابتکاری تاسیس فضاهای رئال با به کارگیری بازیگران و بدلکاران در جهت نمایش شبیه سازی شده و عینی خطرها و آسیب های پیش روی افراد متخلف،نقش مهمی در ایجاد باور و پذیرش عمقی آنان در رابطه با قوانین و لزوم به کار بستن آنها خواهد داشت.مطمئنا فضای این چنینی لزوم توجه به تمام نکات ایمنی و نیروهای امدادی ونجات را می طلبد.
از راههای بسیار موثر دیگر آمیختن سبک های آموزشی رانندگی جوان تر ها با بازی است!بله از آنجایی که رانندگی و بازی هردو فعالیت بدنی و ذهنی هستند در نتیجه میان آنها تفاوت ذاتی وجود ندارد ولی در واقعیت،میان انها تفاوت بارزی از لحاظ ارضای نیاز و تبعیت از قوانین وجود دارد بازی از درون به وسیله فرد کنترل می شود ولی قانون از خارج و توسط پلیس کنترل می گردد.در نتیجه افراد و علی الخصوص جوان ترها به دنبال بهانه هایی می گردند که از دست آن قوانین فرار کنند در صورتی که اگر به رانندگی به شکل یک بازی قاعده مند و دارای اصول بازی نگاه شود و برای آموزش و فرهنگ سازی قوانین و مقررات آن به گروههای سنی پایین تر، از این شیوه استفاده شود مطمئنا رفتار به شکلی مطلوب شکل می گیرد و سرپیچی به حداقل می رسد.
در نهایت برگزاری محیط هایی که جوانان نقطه نظرات و خواسته های خود را از محیط آموزشی و جو و فضای رانندگی بازگو کنند نقش اساسی در فرآیند احترام به قوانین و کنترل آنها در جهت تربیت رانندگی دارد احساس خوبِ بودن و در جریان تصمیم گیری برای خودشان و هم جنس های خودشان قرارا داشتن گام تاثیرگذاری در این رابطه است. و آنها را در جهت ارائه یک مدیریت تیمی و خودگردان و مطلوب پیش می برد.
نوشته شده در گروه: روانشناسی, فرهنگ رانندگی
ارسال دیدگاه (۰) ↓